تنها شسته، موها شانه شده، لباس و ملافهها تمیز و دست مهربان بانوان نیکوکار سرگرم نوازش ساکنان این نقطه از زمین است. آسایشگاه هر جا که باشد و هر امکانی که فراهم کرده باشد، دست مهربان مردم را به یاری میفشارد. تخت و کمد و لباس و غذا، زندگی در میان حیاطی بزرگ و تزئین شده با گیاهان، هیچیک جای نگاه مهربان دیدارکنندگان را نمیگیرد؛ نگاه مهربان چیز دیگری است.
لباسهای ارغوانی مخصوص کار است، از راه که میرسند بسته ناهار را زمین میگذارند و همه ارغوانی پوش میشوند تا آماده کار باشند، چند نفر هم راهی اتاقها میشوند تا به افراد برای آمدن به حمام کمک کنند.کار شروع میشود و ارغوانیپوشها پاچهها را بالازده هر کس شامپو و صابونش را برمیدارد و منتظر میماند تا ویلچر یا تخت روانی از راه برسد که سوارهاش به شستوشو آمدهاست. حمامها طوری طراحی شده که بهراحتی میتوان حتی افرادی را که توانایی حرکت ندارند روی تختهای مخصوص زیر دوش برد و شست. 6 دوش با دیوارهایی از هم جداشدهاند و فضایی هم برای رختکن در نظر گرفته شده. درها را با چند لایه پرده پوشاندهاند و میان لایهها راهرویی برای رفتوآمد ویلچر و تخت روان باز کردهاند. مسافران یکییکی از راه میرسند و وظیفه شستنشان را گروهی از بانوان ارغوانیپوش بر عهده میگیرند؛ کار، گروهی انجام میشود چرا که حمام کردن این افراد به تنهایی از عهده کسی برنمیآید.صدا در صدا میپیچد، صدای آب زمزمهمهر را روان میکند تا کار حمام رونق بگیرد، از یک در وارد و از در دیگر شسته و خشکانده شده خارج میشوند، تا کسانی که بیرون منتظرشان هستند ناخنهایشان را بگیرند و به اتاقهایشان برگردانند. بقچههای لباس تمیز در هال خروجی، بغل بهبغل جا خوش کردهاند و اتاقی که درش در همین هال باز میشود محل استراحت بانوان نیکوکار است تا بعد از انجام کار روزانه با اتوبوس کهریزک راهی خانه شوند.
بانوان نیکوکار
بانوان نیکوکار لقبی است که گروهی از بانوان بر خویش نهادهاند تا بخش بزرگی از کارهای آسایشگاه خیریه کهریزک را بر عهده بگیرند؛ این کارها از برگزاری بازارچه خیریه تا حمام هفتگی مددجویان را شامل میشود. تاریخچه این گروه به تاریخ کهریزک گره خورده و به دهه50 خورشیدی برمیگردد و بیشتر زنانی که در این گروهها فعالیت میکنند بیش از 10 سال سابقه دارند و در حمام بردن مددجویان از توانایی کافی برخوردارند. یکی نذر کرده، یکی خواب دیده، یکی جانشین مادر مرحومش شده ؛ هر کس بهدلیل قلبی، دل در گرو کار دارد. هر روز هفته نوبت یک گروه است که برای حمام، راهی کهریزک شوند. ساعت 7صبح با بسته ناهار و لباس کار در محلهایی از پیش تعیینشده میایستند تا اتوبوس آسایشگاه گروهگروه سوارشان کند و ظهرها هم با همان اتوبوس به سوی خانههاشان رهسپار میشوند.
یک خانواده پرجمعیت
خانواده هر چه پرجمعیتتر باشد، ادارهاش سختتر میشود؛ در واقع با بالا رفتن تعداد افراد مسئولیت ادارهکنندگان بیشتر و بیشتر میشود. خانواده کهریزک هزارو750 عضو دارد که با توجه به ویژگیهای فیزیکی - ذهنی در دستههای مختلف جای دارند. سالمندان، معلولان جسمی- حرکتی، معلوان ذهنی و بیمارانام اس از جمله افرادی هستند که در اینجا پذیرش شدهاند. این خانواده هزار و 750نفره هر روز ساعت 14 پذیرای بازدیدکنندگان است و روزهای تعطیل ازصبح آماده میشوند تا به بازدیدکنندگان خوشامد بگویند. به هر حال ورود بازدیدکنندگان یکی از معدود رخدادهای خوشایند ساکنان اینجاست. آنها منتظرند تا کسی بیاید، گفت و شنودی در بگیرد و لبخندی رد و بدل شود. برخی بازدیدکنندگان اینجا دیگر به آشنایان تبدیل شدهاند و این آشنایی دوجانبه سالهاست که ادامه دارد. مردی 70 ساله که از 14 سال پیش اینجاست میگوید: یک خانم و آقایی هر چند ماه یکبار میآیند به من سر میزنند و هر بار برایم چند کتاب به زبان انگلیسی از شهر کتاب میخرند و همراهشان میآورند، انگار که آشنای سالهای دورم باشند؛ شاید هم آنها را به جای فامیلی که سراغش را نمیگیرند نشانده است و دلخوشیاش را به دیدن این آشنایان غیرفامیل تکمیل کرده است. سر در کتابی انگلیسی میکند و به خواندن ادامه میدهد. در توضیح شرایطش گفته شد که بعد از اخذ لیسانس از دانشگاه تهران، برای تحصیلات تکمیلی راهی آمریکا میشود و در بازگشت پس از پشت سر گذاشتن چند دوره کاری، راهی آسایشگاه میشود. گویا هنگام کار، بیمهپردازی نداشته و هرگز هم ازدواج نکرده است.
مقررات
کهریزک برای خانواده بزرگش مقرراتی خاص درنظر گرفته و تمامی خدماتی که به مددجویان ارائه میشود براساس نظریه پزشک معالج و مددکار تنظیم شده است. بسیاری از افرادی که در کهریزک هستند رژیم غذایی خاص دارند؛ منع خوردن قند و شیرینی یکی از مواردی است که گردانندگان آسایشگاه با آن مشکل دارند. پروانه علاءالدینی، مدیر روابط عمومی کهریزک میگوید:بسیاری از بازدیدکنندگان بدون هماهنگی با دفتر آسایشگاه به مددجویان خوراکی، پول و حتی هدیه میدهند و این کار باعث ایجاد مشکل میشود. گاهی بازدیدکنندگان بیاطلاع از پرونده مددجو به یک بیمار دیابتی شیرینی میدهند؛ این کوچکترین مشکلی است که ما در اینجا داریم و تاکنون نتوانستهایم با توضیح به بازدیدکنندگان، این مشکل را حل کنیم.
افراد بازدیدکننده صرفا به این دلیل که نذر کردهاند شیرینی بیاورند کهریزک، این کار را انجام میدهند اما به هر حال انتظار مسئولین این است که انجام نذرها کاملا زیر نظر گرفته شود تا خطری برای مددجویان ایجاد نکند.او با تأکید بر اینکه بهتر است بازدیدکنندگان از ترحم به ساکنان کهریزک خودداری کنند میافزاید: به هر حال افرادی که در اینجا نگهداری میشوند نیازمند توجه مردم هستند اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که میان توجه و ترحم مرزی هست که بهتر است رعایت شود. در برخی موارد مددجویان با ابراز نارضایتی از شرایطشان تلاش میکنند تا محبت و توجه بازدیدکننده را جلب کنند و چهبسا که تصویری مخدوش از شرایط اسکانشان ارائه دهند اما مردم بهتر است که برای حل اینگونه مشکلات با مسئولان مذاکره کنند. ما مواردی داریم که مددجو تقاضای پول نقد کرده و بازدیدکننده هم از سر ترحم پول داده؛ حتی در مواردی بازدیدکنندگان تحتتأثیر احساسشان برای مددجویان لپتاپ یا گوشی تلفنهمراه هم خریدهاند و معامله بر سر این کالاها بین مددجویان دردسرساز شده. گاهی حتی مددجو تلاش میکند تا این کالا را به افرادی خارج از آسایشگاه بفروشد و مورد سوءاستفاده قرار میگیرد؛ پس بهتر است برای حمایت از مددجویان، مردم نسبت به این موارد دقیقتر عمل کنند.
هماهنگی با آسایشگاه
اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست دارید به ساکنان کهریزک کمک کنید بهتر است پیش از تصمیمگیری با روابط عمومی این مجتمع تماس بگیرید. شما در هر شغلی که فعالیت کنید میتوانید در راستای شغلتان به کهریزک کمک کنید. مثلا اگر فروشنده لاستیک خودرو هستید میتوانید بخشی از لاستیک مورد نیاز آسایشگاه را تأمین کنید، اگر در کار چوب مشغولید میتوانید انجام برخی کارهای کهریزک را بهعهده بگیرید یا حتی اگر تعمیرکار دستگاههای صوتی تصویری هستید تعمیر تلویزیونهای کهریزک را انجام دهید.وقت آن رسیده که کلیشههای کمک به آسایشگاه عوض شوند و جایشان را به ایدههای نو بدهند تا تمام نیازهای آسایشگاه که همان نیازهایی است که یک خانواده با آن روبهروست برطرف شود. هر خانواده فهرست اقلام مصرفی روزانه، ماهانه و سالانه دارد و بهتر است بدانید که نیاز ساکنان کهریزک هم از همان دست است؛ با این تفاوت که نیاز آسایشگاه در حجم بیشتر است.
صحت آب گرم
کار حمام تمام شده، بانوان نیکوکار دست از کار کشیدهاند تا با نوشیدن یک لیوان چای، خستگی از تن به در کنند؛ هر چند که هیچکدام اعتراف نمیکنند که خستهاند و معتقدند انجام این کار بیشتر به آنها انرژی میدهد. سماور بزرگ گوشه اتاق به جوش افتاده تا خستگی را از تنها به در کند. سفره گشوده میشود و لقمهای غذای ساده، ناهار میشود و اتوبوس منتظر برگرداندن بانوانی است که هرکدام بهدلیلی انسانی به این کار آمدهاند.